سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
کد خبر: 1020199
۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۳
میرزا حبیب الله قاآنی

حوزه/ قاآنی در پاسداشت آموزه های اخلاقی و دینی علاوه بر اینکه در قطعات خود مضامین دینی را محور اصلی قرار داده است و نخستین قطعه خود را در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) سروده است، در رباعیات خود هم به آموزه های اخلاقی پایبند بوده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمدحسین ایراندوست، مدیرمسئول مجله مطالعات فقهی فلسفی در مطلبی به موضوع «نگاهی به آموزه های اخلاقی در رباعیات قاآنی» پرداخت و نوشت:

مقدمه:

میرزا حبیب‌الله، فرزند محمّدعلی گلشن از شاعران و قصیده‌سرایان دربار برخی از شاهانِ قاجار بود که با تخلص «قاآنی» شعر می سرود. وی در ۱۲۲۳ قمری در شیراز چشم به جهان گشود. در کودکی پدرش را از دست داد و بدین گونه او و خانواده اش دچار فقر و تنگدستی شد[۱]

خانواده قاآنی و بستگانش فرهیخته و اهل علم بودند. پدر قاآنی، گلشن کرمانشاهی است و برادرزاده‌اش هم آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی مشهور به میرزای دوم شیرازی است. پسر قاآنی نیز شاعری با تخلص «سامانی» بوده که در ۱۲۸۵ ق از دنیا رفته است. «قاآنی» لقب خود را از شاهزاده «اُکتای قاآن» فرزند شاهزاده حسن علی میرزا گرفته است و قبلا تخلص «حبیب» داشت.[۲]

در آغاز جوانی انگیزه ای پیدا کرد تا عازم مشهد شود و در آنجا به ادامه تحصیل بپردازد و موقعیتی برای کسب معاش پیدا کند. قاآنی در ادبیات عرب و فارسی مهارت کافی یافت و به حکمت نیز علاقه سرشاری داشت و می‌توان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان یک حکیم زده‌است. در فلسفه و حکمت برخی نویسندگان، او را تقریبا هم منزلت با ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری دانسته اند. که اندکی اغراق است. فتحعلی‌شاه به همین دلیل او را «مجتهدالشعراء» لقب داد. یکی از مطالبی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته ، درج مضامین اخلاقی در ضمن رباعیات قاآنی است. رباعی یا چهارگانه به راستی تنها قالب فارسی می باشد که تمام آن بومی است. نوعی شعر است که در چهار مصراع تنظیم شده و به غیر از مصراع سوم ، سایر مصراع‌ها هم قافیه هستند.

نقاط قوت قاآنی :

دور از واقعیت نیست اگر بگوییم قاآنی نخستین شاعر ایرانی بود که به زبان فرانسه تسلط داشت. همچنین در ریاضیات کلام و منطق نیز استادی مسلم به شمار می‌رفت، ولی افسوس که برای مضامین اشعارش از آن همه علم و اطلاعات وسیع استفاده کافی نکرد و شعر را وسیله‌ای برای مدح شاهان و ارتزاق و تفنن می‌دانست نه هنری پاک در بیان دردهای اجتماعی. با همین رهنمود است که بیشتر مورخین قاآنی را شاعری مدیحه سرا و ستایشگر شاهان دانسته و بر این باورند که او «آفرینسرایی» بیش نیست که به امید صله مدح کرده است. اما این نکته سبب نمی شود که نقاط قوت او را نادیده بگیریم.

مثلاً : قاآنی در بکار بردن صنایع شعری و ابتکار در آفرینش ِ قافیه ها مورد ستایش قرار گرفته و کارش را بی‌نظیر دانسته اند و در این دو مورد قاآنی در پاسداشت زبان فارسی کوشش وافر داشته است. دیوان اشعار او در حدود هفده هزار بیت است. ولی این تنها اثر او در پاسداشت زبان فارسی نیست بلکه کتابی به نام «پریشان» به سبک گلستان سعدی در نثر فارسی نوشته که آن هم گرچه به جایگاه و شهرت سعدی نرسید ولی تلاش قابل تقدیری دارد. او در انواع شعر خصوصا ترکیب بند و مسمط مهارت دارد . هنر بزرگ او در پرداختن مسمط های روان و زیباست . او در قالب مسمط های منوچهری مضامین دلپسند و درون مایه هایی جدید و ناشنیده ای ایجاد کرده است.

قاآنی در پاسداشت آموزه های اخلاقی و دینی علاوه بر اینکه در قطعات خود مضامین دینی را محور اصلی قرار داده است و نخستین قطعه خود را در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) سروده است[۳] ، در رباعیات خود هم به آموزه های اخلاقی پایبند بوده است. رباعی یا چهارگانه از قالب‌های شعر فارسی است که در فارسی به آن چارانه و ترانه می‌گویند. در واقع رباعی شامل دو بیت است. که رعایت قافیه در مصراع‌های نخست، دوم و چهارم الزامی است اما وجود رعایت آن در مصراع سوم اختیاری است. شاعران زمانهای قدیم، به گفتن رباعیات چهار قافیه‌ای بیشتر تمایل داشتند، اما از اوایل قرن ششم هجری، شکل سه مصراعی قافیه در رباعی بین شعرا متداول گشت.

آموزه های اخلاقی در رباعیات :

قاآنی مهمترین آموزه های اخلاقی را در رباعیات خود آورده است. جاودانه شدن شعر فارسی به دلیل درج همین تعلیمات مهم اخلاقی است. اکنون به چند آموزه اخلاقی اشاره می شود:

۱- برتری عیش فقیر بر عیش غنی

قاآنی در مقایسه میان عیش درویشان و پادشاهان می گوید

یک عمر شهان تربیت جیش کنند تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند

نازم به جهان، همت درویشان را کایشان به یکی لقمه دوصد عیش کنند[۴]

«جیش» به معنی ارتش و سپاه و لشکر است و «طیش» به معنی سبکی و بی عقلی و سبکسری است و البته به معنای تعب و رنج و خشم و ناگواری هم هست.[۵]

اینجا برتری فقر درویشان را بر غنای شاهان گفته است. علاوه بر این به باور اصلی خود درباره شاهان اشاره کرده و اگرچه قاآنی برای دریافت صله مدح شاهان می نمود ولی اینجا معتقد است شاهان تمام عمر برای عیش و عشرت خود سپاه و لشکر جمع می کنند نه برای دفاع از حق مردم و عیش شاهان عشرت طلب همیشه با سبکسری و بی عقلی و تلخی و ناگواری همراه است. اما درویشان آه در بساط ندارند ولی با یک لقمه نان صدها برابر بیش از شاهان عیش می کنندو تلخی و ناگواری در «عیشِ فقیران» نیست.

البته منظور او از درویش، فقیری است که «فقر» برای او کرامت است. نه عقوبت. چون «درویش» هم به معنای زاهد و صوفی و معتکف است و هم به معنای تهیدست و فقیر. و در معنای دوم منظور فقیری است که فقر برایش کرامت است.

غزالی در کتاب احیاء روایتی را از حضرت امیر المؤمنین (ع) چنین نقل می کند :

«و قد قال علی کرم اللّه وجهه : إن للّه تعالی عقوبات بالفقر،و مثوبات بالفقر.فمن علامات الفقر.إذا کان مثوبة،أن یحسّن علیه خلقه،و یطیع به ربه،و لا یشکو حاله،و یشکر اللّه تعالی علی فقره.و من علاماته إذا کان عقوبة،أن یسوء علیه خلقه،و یعصی ربه بترک طاعته،و یکثر الشکایة،و یتسخط القضاء [۶]»

یعنی حضرت علی (ع) فرمود : فقر نسبت به بعضی عقوبت است از جانب خداوند. و نسبت به بعضی کرامت. و علامت آن فقری که کرامت است آن است که: صاحب خود را خوش خلق می‌کند. و مطیع پروردگار می‌گرداند. و شکایت از حال خود نمی‌کند. و خدا را بر فقر خود شکر می‌کند. و علامت آن که عقوبت است آن است که: صاحب خود را بد خلق می‌کند. و معصیت پروردگار را می‌نماید. و شکایت می‌کند. و به قضای الهی راضی نیست .

قاآنی این راحتی و لذتِ فقیر را از یک لقمه نان به «عیش فقیر» نام نهاده است. دیگر شاعران هم عیش فقیر را صدها برابر از عیش غنی می دانند. مثلا اهلی شیرازی در غزلی گفته است عیش فقیر بر غنی بهتر و آسانتر است :

جمعی که دل به هرزه پریشان نکرده اند هـرگز نظـر به عالم ویران نکرده اند

آسان ترست عیش فقیر از غنی ولی این مشکلی است بر همه آسان نکرده اند[۷]

البته صحتِ قاعده برتری عیشِ فقیر بر غنی یک شرط دارد و آن فقیری است که فقر برای او کرامت است . پس فقیری که فقر برای او عقوبت است از این قاعده مستثنی است و اهلی شیرازی به همین دلیل گفته است « این مشکلی است بر همه آسان نکرده اند».

۲- نکوهش آرزوهای دراز :

قاآنی در رباعی دیگر گفته کسی که آرزوهای دراز و هوس آلود دارد و بدنبال شهرت خود است مثل کسی است که در روز روشن می خواهد ستاره افشانی کند تا خودش را به همه بنمایاند. اما افسوس که هیچکس در روز ستاره نمی بیند پس باید یکی از دو کار را بکند :

بر روز ستاره تا کی افشانی بس در روز ستاره بالله ار بیند کس

دهرت ز مراد خویش دارد محروم یا دست جهان ببند یا پای هوس[۸]

اصطلاح «طول امل » در روایت اسلامی همان «آرزوهای دور و دراز» است که از مهمترین رذایل اخلاقی است که شخص را به غفلت می اندازد و از خدا دور می سازد، و نهایتا او را گرفتار عواقب خطرناکی می سازد. قرآن در سوره حجر ، این گروه از آدمیان که قاآنی در رباعی خود معرفی کرده را به حال خود رها کرده و می گوید بگذار به «طول امل» مشغول باشند آنها غافلند و بعدها خواهند فهمید:

« ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ[۹]» بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل سازد ولی به زودی خواهند فهمید!

بقول علامه طباطبایی امر خداوند به رها کردن آنها کنایه از نهی از جدال و احتجاج و گفتگو و استدلال با آنهاست.[۱۰] پس با صاحبان آرزوهای دراز بحث و احتجاج بی فایده است. آنها به قول قاآنی دو راه بیشتر ندارند. یا باید دست جهان را ببندند تا مزاحم آرزوهای دراز آنها نشود. و یا پای هوسهای خود را ببندند.

۳- ترغیب به قناعت :

قاآنی « ترغیب به قناعت» را از آموزه های مهم اخلاقی می داند که در رباعیات و قطعات خود آورده است. قناعت در زبان علمای اخلاق ، حالتی نفسانی است که برای نفس آدمی ایجاد شده و نتیجه آن راضی بودن و اکتفا کردن شخص به قدر حاجت و ضرورت است[۱۱]. این صفت عزت و بزرگی به همراه دارد به همین دلیل حضرت علی (ع) می‌فرمایند: عزّت و سربلندی نتیجه قناعت است[۱۲].

قاآنی در نخستین رباعی خود در ترغیب و تشویق به قناعت و دوری از حرص و طمع گوید :

از کشت عمل بس است یک خوشه مرا در روی زمین بس است یک گوشه مرا

تا چند چو گاو گرد خرمن گردیم چون مرغ بس است دانه‌ای توشه مرا[۱۳]

این آموزه اخلاقی برگرفته از روایات هست که پیامبر (ص) فرمود:

خِیارُ اُمَّتی ، القانِـعُ و شِرارُهُمُ ، الطامِعُ [۱۴]. بهترینان امّت من، قناعت کنندگان و بدترینان آنها، طمعکاران هستند.

پی نوشت ها:


[۱] - قاآنی ، میرزا حبیب الله ، ۱۳۸۰، دیوان حکیم قاآنی ، تصحیح امیر صانعی، تهران ، انتشارات نگاه ، ص ۵

[۲] - آرین پور، یحیی، ازصبا تا نیما ، ۱۳۷۵ ، چاپ ششم ، تهران، انتشارات زوار ، ص ۹۶

[۳] - قاآنی ، دیوان اشعار ، قطعات ، شماره ۱- در مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)

[۴] - قاآنی ، رباعیات ، رباعی شماره ۱۲

[۵] - نفیسی، علی اکبر ، فرهنگ نفیسی، کتابفروشی خیام، ۱۳۵۵

[۶] - الغزالی، أبو حامد ، إحیاء علوم الدین ، الناشر : دار الکتاب العربی جلد : ۱۳ صفحه : ۸۹

[۷] - اهلی شیرازی ، دیوان اشعار ، غزلیات ، شماره ۴۴۹

[۸] - قاآنی ، دیوان اشعار ، رباعیات ، رباعی شماره ۱۵

[۹] - سوره حجر،آیه ۳

[۱۰] - العلامة الطباطبائی ، المیزان فی تفسیر القرآن ، : جلد : ۱۲ صفحه : ۹۷

[۱۱] - نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۹۷.

[۱۲] - ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۸، ح ۱۶۸۶۰ .

[۱۳] - قاآنی ، رباعیات ، رباعی شماره ۱

[۱۴] - کنز العمّال : ۷۰۹۵

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha